یـه رابــطه بـدون وحشـی بــازی کـه رابــطه نیـست ،
هـی بایـد مـوهاشو بکشـی ،
گــازش بگیــری ،
بزنــی بـا متــکا لــهش کنـی ،
بلنـدش کنــی بدویــی انـقد کـه از ذوق جیــغ بزنــه ،
حتـی تصورشـم بـاحــــاله .. .
MAN O ARTIM
نظرات شما عزیزان:
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم
که هر جـــا رفتـی
دلــم را با خود ببری
غــــافل از اینکه
تو پـــا برهنـــه می روی
و بی خبــــر…